وای چقدر بعضی وقتها نوشتن مشکل می شه هی می نویسی و پاک می کنی و آخر سر هم ممکنه اون چیزی که دلت می خاد از آب بیرون نیاد.تو این مدتی که نبودم تمام وقت مشغول خوندن بودم کتابای خوبی رو مطالعه کردم.و کتابهای ناتمامی رو تمام
الان دارم سرگذشت یک یوگی رو می خونم هر چی که کلاس یوگا پیشتر می ره بیشتر لذت می برم و با خیلی چیزها آشنا می شم و با انرژی های درونم و چاکراها آشنا تر. دوست دارم تمام آدمهای اطرافم رو به این کلاس تشویق و دعوت کنم دریچه های ناشناخته زیادی به روشون وا می شه. و زندگی رو یه جور دیگه تجربه می کنن.
تو این مدت با تیپ های متفاوتی ازآدمها آشنا شدم و خیلی چیزها ور ازشون یاد گرفتم.
دیروز تو اون موجهای بلندی که بود رفتم دریا اینقدر عالی بود با موجهای بلند به سمت ساحل پرت می شدم و حس های متفاوتی رو تجربه می کردم زندگی می تونه در عین عادت بودنش خیلی راحت بگذره.
2 نظرات:
سلام.
همه ش ریشه در توجه و بیداری داره.
هر چیزی که توجه و سرعت انتقال بین پیامهای جسم و ذهن و روح خود و محیط رو بیشتر کنه میتونه حس قویتری از زندگی به ما بده.
پس بالا خره پیدات شد!
ارسال یک نظر